همسفر
ای پای خسته، همسفر در راه من
بردی مرا تا انتهای آه من
در برف و باران، در غبار جادهها
رفتی، ولی ماندی کنارِ جادهها
ای پای محکم، تکیهگاه رفتنم
هر زخم تو شد قصهی دل کندنم
هر ردّ تو بر خاک، یک رویا شده
هر گام تو، با عشق همپیمان شده
ای پای خسته، همسفر در راه من
بردی مرا تا انتهای آه من
در برف و باران، در غبار جادهها
رفتی، ولی ماندی کنارِ جادهها
ای پای محکم، تکیهگاه رفتنم
هر زخم تو شد قصهی دل کندنم
هر ردّ تو بر خاک، یک رویا شده
هر گام تو، با عشق همپیمان شده